مدیریت بحران
عباس نظری
چكیده
از اواخر قرن گذشته بواسطه خسارت و تلفات زیاد سوانح، توجه سازمانهای دولتی و غیردولتی در كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه معطوف به شناخت ساز و كارهای این سوانح و ایجاد تمهیداتی برای مدیریت بر آنها گردید. امروزه در مدیریت بحران اعتقاد بر این است كه پیشگیری از خسارت و تلفات ناشی از بحرانها و یا به حداقل رساندن و كاهش اثرات آنها مرهون شناخت خطر، مقاومسازی و آمادگی برای وقوع است كه مجموعه تمهیدات لازم برای انجام آنها، مدیریت بحران است. در این مقاله ضمن بررسی و شناخت مدیریت بحران به چهار ركن اساسی آن و اثرات آنها بر یكدیگر میپردازیم.
مقدمه
بحران حادثهای است كه به طور ناگهانی و یا فزاینده روی میدهد؛ به طوری كه زندگی بشر را تهدید نموده و تلفات و خسارات بسیاری را به جامع انسانی تحمیل میكند. از این رو مقابله با آن نیازمند بسیج امكانات و انجام اقدامات اساسی و فوقالعاده نسبت به حالت عادی است.
در سراسر تاریخ بشر، زندگی و اموال او همواره در معرض مخاطرات حوادث غیرمترقبه و گاهگاه هولناك و مرگبار بوده است. خطرات و خسارات ناشی از برخی بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و طوفان همانند خطرات جنگهای مصیبتبار و خونین در تاریخ بشر به ثبت رسیده است.
كشور ما نیز همیشه در معرض این گونه حوادث و بحرانها بوده و زیانهای هنگفت آنها را متحمل شده است. گاه سیل و طوفان عدهای را بیخانمان میكند و گاهی نیز زلزلهای شدید بخشی از كشور را به ویرانی میكشاند و به طور ناگهانی نقاب خاك بر چهره هزاران انسان بیگناه میكشاند.
از این رو، به كارگیری امكانات و تجهیزات موجود، پیشبینی و تضمین نیازمندیهای اساسی و آسیبدیدگان در هنگام رخداد طبیعی و بحران به منظور ارایه خدمات نجات و امدادرسانی فوری به آنها ضروری است. افزون بر این، حفظ سلامت و ایمنی و باز گرداندن آنها به زندگی عادی نیز باید انجام گیرد.
شدت و ابعاد برخی از بحرانها به حدی است كه بشر باید با استفاده از دانش، عقل، منطق و ابتكارات خود به مقابله با این حوادث غیرمترقبه بپردازد. مدیریت علمی بحران برای بهرهگیری گسترده از كلیه عوامل موثر در بهینهسازی و كاهش خسارات ناشی از بحران و مقابله با بحران، پدید آمده است. مدیریت بحران در گذر زمان به طور دینامیكی عمل میكند و عامل زمان را با فرمولهای خاص خود مورد استفاده قرار میدهد.
آمایش فضاهای بحران زده در زمان با سیستمهای مدیریت بحران انجام میگیرد. مدیران بحران باید با روشهای صحیح و موثر مدیریت بحران، یك وضعیت بحرانی را با حداقل خسارات به سوی وضعیت عادی هدایت كنند. با بكار گرفتن اصول، مفاهیم و نظریههای مدیریت بحران میتوان اندیشمندتر، آیندهنگرتر، كارآمدتر و آمادهتر به فعالیتهای پویا، ویژه، پرماجرا، حیاتبخش و مردمی پرداخت.
مدیریت بحران: علم و عمل
یكی از عمدهترین حرفههای انسانی، مدیریت خدمات عمومی است همه مدیران در همه ردهها و در همه سازمانها وظیفه بنیادی برنامهریزی، طراحی و پایا نگه داشتن محیط زیست را بر عهده دارند كه در آن افراد از راه همكاری و به شكل گروهی، بتوانند ماموریتها و هدفهای برگزیده مسوولین ردههای مختلف را به اجرا درآورند. به عبارت دیگر مدیران این مسوولیت را بر عهده دارند تا فرصتهایی را ایجاد كنند كه افراد بتوانند به نحو احسن كمكهای خود را برای ایجاد محیط سالم و ایمن ارایه دهند.
مدیریت بحران دارای چهار ركن اصلی (1) پیشگیری و كاهش خسارات، (2) آمادگی، (3) واكنش و (4) بازسازی و عادی سازی است. سیستم جامع مدیریت بحران مخاطرات بالقوه و منابع موجود را ارزیابی كرده و به صورتی برنامهریزی مینماید كه منابع موجود را با مخاطرات موازنه كند؛ یعنی با استفاده از منابع موجود بتوان بحران را كنترل نمود.
محیط درونی و برونی
با آنكه بر وظایف مدیران بحران در طراحی محیط درونی سازمان برای پیشبرد كار تاكید میكنیم، ولی نباید هرگز از نظر دور داشت كه مدیران باید هم در محیط بیرونی سازمان و هم محیط درونی و بخشهای گوناگون آن به رهبری امور بپردازند.
وظایف مدیران
در جهت بررسی مدیریت بحران شش وظیفه مدیران اصلی را ذكر می كنیم:
- برنامهریزی
- جلب مشاركت مردمی
- سازماندهی
- بكار گماری نیروی انسانی
- رهبری
- نظارت
این وظایف جامع و فراگیر هستند به نحوی كه همه دانش مدیریت بحران و چهار ركن اصلی آن را میتوان در درون این شش وظیفه جای داد.
چرا مدیریت بحران لازم است؟
پژوهشهایی كه در سالهای اخیر در مورد پیامدهای فاجعهآمیز حوادث غیرمترقبه و خسارات گسترده بلایای طبیعی در بعضی از كشورهای جهان انجام گرفته، نمایانگر این است كه آمادگی برای مقابله با بحران در این كشورها وجود نداشته و مقابله با بحران نیز به طور غیرموثر و غیرعملی انجام گرفته است. افزون بر این، مدیریت بحران ناشایسته، ناآزموده و آموزش ندیده بوده است. به اهمیت مدیریت بحران در هیچ جا به اندازه بسیاری از كشورهای در حال توسعه، نمیتوان به روشنی پی برد. بررسی كارشناسان توسعه اقتصادی نشان داده است كه با فراهم آوردن پول و فن شناسی، توسعه و رشد پدید نمیآید چنانكه عامل بازدارنده در بسیاری از موارد شكست مدیریت بحران، دانش فنی بوده است.
اگرچه بشراز پیشرفتهای بسیاری در دانشهای فیزیكی و زیستی بهرهمند شده است، ولی در دانشهای فرهنگی و اجتماعی بسیار عقب مانده است. این در حالی است كه لزوم مدیریت فعالیتها در همه ردههای سازمانی یك كار بزرگ آشكار است.
اهداف كلی مدیریت بحران
هدف، بهینهسازی فعالیتهای مقابله با بحران و به حداقل رساندن خسارات ناشی از آن است. مدیران هدفهایی دارند و باید بكوشند تا با بكار بردن كمترین منابع آنها را محقق سازند یا با صرف منابع موجود به بیشترین اهداف دست یابند. مروزه از سوی نهادهای دولتی و عمومی، صنایع خصوصی و دانشگاهها نیاز فوری به بهبود بهرهوری و تولید تشخیص داده شده است. در مدیریت بحران نیز بهبود بهرهوری با توجه به حساسیت و اهمیت حیاتی عملیات، از ضرورت ویژه برخوردار است.
در مدیریت بحران مخاطرات بلایای طبیعی و بحران، مدت زمان شروع واكنش و امدادرسانی، هزینه عملیات آمادگی، امدادرسانی وبازسازی و مدت زمان عمیات امدادرسانی و بازسازی باید كاهش یابد. از طرف دیگر میزان عملیات آمادگی، امدادرسانی و بازسازی، كیفیت عملیات آمادگی، امدادرسانی و بازسازی، سطح آمادگی مقابله با بحران و حجم اقدامات بازسازی و عادی سازی باید افزایش یابد.
ویژگیهای مدیریت بحران
ویژگیهای یازدهگانه مدیریت بحران به شرح زیر است:
1. مشاركت داوطلبانه مردم را در امور آمادگی، مقابله با بحران و امدادرسانی، كاهش اثرات بلایای طبیعی و بحران و بازسازی و عادی سازی تشویق و ترغیب میكند.
2. جهتگیری در عمل دارد.
3. به نیاز آسیب دیدگان واقف میشود.
4. مدیریت مستقل و پرداختن به عملیات امدادرسانی جدید و ابتكاری را تشویق میكند.
5. به توسعه عملیات مقابله با بحران و آمادگی برای بحران اهمیت میدهد.
6. با توجه به نیازهای كاركنان خود، به بهرهوری دست مییابد.
7. فلسفهای را كه بیشتر بر پایه ارزشهای مردم استوار است به كار میبندد.
8. به كاری كه نسبت به آن اطلاعات و آگاهی دارد، دست میزند.
9. سازمانی ساده و شمار اندكی كارمند ستادی دارد.
10. به تناسب و اقتضای شرایط، كارها را به صورت متمركز انجام میدهد.
11. آداب و سنن اجتماعی، فرهنگی و محلی را محترم میشمارد.
مدیریت بحران: دانش یا هنر؟
اغلب با این سوال مواجه میشویم كه آیا مدیریت بحران دانش است یا هنر. در واقع باید بگوییم كه تركیبی از آنهاست. مدیریت، مانند مهندسی، حسابداری، یا حتی بازی فوتبال، هنر است؛ در حالی كه دانش فنی است برای انجام دادن كارها در چارچوب واقعیتهایی كه از درون موقعیت پدید میآیند. با این همه، مدیران با به كارگیری آگاهی سازمان یافته درباره مدیریت میتوانند بهتر كار كنند و همین آگاهی سازمان یافته، ابتدایی یا پیشرفته، دقیق یا غیردقیق، به میزان سازمان یافتگی و روشنی و تناسب خود دانشی را پدید میآورد. از این رو مدیریت به عنوان یك عمل، هنر محسوب میشود. آگاهی سازمان یافتهای را كه زیر ساخت عمل مدیران است میتوان به نام دانش شناخت. در این زمینه دانش و هنرمكمل یكدیگرند. پس مدیریت بحران هم دانش است و هم هنر. مدیریت موثر یك هنر است كه از دانش زیربنایی مدیریت استفاده میكند.
مراحل مدیریت جامع بحران
مدیریت جامع بحران شامل مراحل چهارگانه زیر میباشد:
الف- پیشگیری و كاهش اثرات
پیشگیری از سوانح شامل اقداماتی است كه هدف از انجام آنها جلوگیری از وقوع یك سانحه یا ممانعت از وقوع اثرات زیانبار سانحه بر جامعه و تاسیسات زیر بنایی و حساس است.
سوانح و مدیریت آن بعنوان یك فعالیت پیوسته و مداوم و دارای ارتباطی متقابل است و نباید یك سری فعالیتهایی كه بعد از وقوع هر سانحه شروع و پس از رفع بحران ختم میشود، تلقی گردد.
اگر مدیریت بحران را بعنوان مجموعه فعالیتهایی بدانیم كه قبل، حین و بعد از بروز سوانح انجام میگیرد، نقش و اهمیت پیشگیری در چرخه مدیریت بحران بیش از پیش روشن میشود.
انجام برنامههای پیشگیری علیرغم اهمیت و اولویت آن در مدیریت بحران همواره با مسایل و مشكلاتی مواجهه است كه شامل موارد زیر میباشد:
ـ زمینههای سنتی ـ هزینه
ـ اولویتهای ملی دیگر ـ بیتفاوتی افراد جامعه
ـ تعادل در مدیریت بحران ـ مسائل و مشكلات توسعه
ـ جنبههای سیاسی
اقدامات لازم جهت كاهش اثرات احتمالی ناشی از بروز یك سانحه طبیعی یا انسان ساخت بر جوامع و تاسیسات زیربنایی نیز حایز اهمیت میباشد. در این رابطه میتوان مخاطرات، آسیبپذیری و یا هر دو را كاهش داد.
راههای كاهش مخاطرات عبارتند از:
- جلوگیری از ایجاد مخاطره در مكان اولیه
- جدا نمودن مخاطره از آنچه كه باید محافظت شود.
- تغییر در خصوصیات اصلی یك مخاطره
- تغییر در میزان یا حدود گسترش مكانی مخاطره
- متعهد كردن تحقیقات در مورد موارد خطرناك
- افزایش اطلاعات عمومی درباره مخاطرات
ب- آمادگی
موارد ذیل اجزای آمادگی را تشكیل میدهند:
-پژوهش (گرد آوری اطلاعات، نگهداری اطلاعات، تحلیل اطلاعات)
-برنامهریزی
-ایجاد ساختارهای مدیریتی
-آموزش
-مانور و تمرین (مانور توجیهی، مانوردورمیزی، مانور عملیاتی، مانور با مقیاس واقعی)
-مدیریت منابع
ج- مقابله
حوادث بر حسب نوع، وسعت، پیچیدگی و محل جغرافیایی با یكدیگر تفاوت دارند و از این رو نوع برنامه مقابله از نظر جزئیات مورد نظر مختلف است. برای مقابله اولیه با یك حادثه ممكن است یك برنامه مدون مورد نیاز نباشد اما حوادث بزرگتر و پیچیدهتر نیاز به یك برنامه مدون برای هماهنگی فعالیتها دارند. برای اینكار یك فرآیند برنامه ریزی به عنوان قسمتی از سیستم فرماندهی مقابله با حادثه به صورت منظم و سیستماتیك مورد نیاز میباشد كه رعایت گامهای این برنامهریزی باعث میشود كه برنامه مقابله در حداقل زمان تهیه و تنظیم شود.
تهیه برنامه مقابله با حادثه چهار فاز اصلی زیر را در بردارد:
-تعیین اهداف مقابله با حادثه: این امر توسط فرماندهان حادثه انجام میگیرد. هدفهای حادثه محدود به یك دوره زمانی عملیاتی نمیشوند؛ بلكه وضعیت كل حادثه را در بر میگیرند.
-جلسات تاكتیكی: تاكتیكها باید مشخص و در محدودهای باشند كه توسط فرماندهان حادثه تنظیم شده باشند.
-جلسات برنامهریزی: فقط كاركنان كلیدی باید در جلسه برنامهریزی برای تسهیل در تبادل اطلاعات به صورت منظم شركت نمایند. محل جلسه بایستی به دور از آشفتگی و هرج و مرج باشد.
-اجرای برنامه عملیاتی حادثه: در صورتیكه برنامه عملیاتی حادثه كامل و دقیق شد، در اختیار تمام كاركنان ذیرربط قرار داده میشود.
د- بازسازی
بازسازی عبارتست از مجموعه فعالیتهایی كه جامعه آسیب دیده را به شرایط عادی باز میگرداند. هدف از بازسازی، بازگرداندن شرایط جامعه آسیب دیده به حالت عادی (نه لزوما شرایط پیش از بحران) است به نحوی كه بتواند به توسعه پایدار خود ادامه دهد.
راهكارهای بازسازی عبارتند از:
- مشاركت جامعه (استفاده از نظرات افراد آسیب دیده و آشنایی جامعه با روند بازسازی)
- مدیریت در تمامی سطوح
- رسیدگی به كل منطقه آسیب دیده
- رعایت تفاوتهای افراد و جوامع
- سنجش توانایی افراد و جوامع
- توانمندسازی افراد و جوامع
- حداقل مداخله
- توقف برنامهریزی شده و به موقع عملیات
- پاسخگویی، انعطافپذیری، تطبیقپذیری و واكنشپذیری
- تجمع خدمات
- هماهنگی.
نتیجهگیری:
درچرخه مدیریت بحران پیشگیری از اولویت بالایی برخوردار است، بگونهای كه امروزه در بسیاری از كشورها در اجزا و عناصر چرخه مدیریت بحران بیشتر به پیشگیری توجه میشود و سرمایهگذاریهای فراوانی نیز جهت اجرای برنامههای پیشگیری انجام میگیرد. از سوی دیگر به دلیل هزینههای بالا و طولانی بودن برنامه های مدیریت بحران، سیاستگذاران و مردم ضرورت كمتری برای مدیریت بحران قایلند.
مراجع و منابع:
1- ناطقی الهی، فریبرز، مدیریت بحران زمین لرزه در ایران، پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، 1378.
2- ناطقی الهی، فریبرز، مدیریت بحران، پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، 1379.